سفارش تبلیغ
صبا ویژن

سکوت شب

صفحه خانگی پارسی یار درباره

دهه شصتی ها

    نظر

شعر زیبای
شعر بسیار زیبا و پر مفهوم که ارزش یک بار خوندن رو داره به همراه عکس
ای دبستانی ترین احساس من شعر زیبای
خاطرات کودکی زیباترند
یادگاران کهن مانا ترند
درس‌های سال اول ساده بود
آب را بابا به سارا داده بود
شعر زیبای
درس پند آموز روباه وکلاغ
روبه مکارو دزد دشت وباغ
روز مهمانی کوکب خانم است
سفره پر از بوی نان گندم است
شعر زیبای

کاکلی گنجشککی با هوش بود
فیل نادانی برایش موش بود
شعر زیبای
با وجود سوز وسرمای شدید
ریز علی پیراهن از تن میدرید
شعر زیبای

تا درون نیمکت جا میشدیم
ما پرازتصمیم کبری میشدیم
شعر زیبای
پاک کن هایی زپاکی داشتیم
یک تراش سرخ لاکی داشتیم
شعر زیبای کیفمان چفتی به رنگ زرد داشت
دوشمان از حلقه هایش درد داشت
گرمی دستان ما از آه بود
برگ دفترها به رنگ کاه بود
شعر زیبای
مانده در گوشم صدایی چون تگرگ
خش خش جاروی   با پا روی برگ
همکلاسی‌های من یادم کنید
بازهم در کوچه فریادم کنید
شعر زیبای همکلاسی‌های درد و رنج و کار
بچه‌های جامه‌های وصله‌دار
بچه‌های دکه خوراک سرد
کودکان کوچه اما مرد مرد
کاش هرگز زنگ تفریحی نبود
جمع بودن بود و تفریقی نبود
کاش می‌شد باز کوچک می‌شدیم
لا اقل یک روز کودک می‌شدیم
شعر زیبای یاد آن آموزگار ساده پوش
یاد آن گچ‌ها که بودش روی دوش
ای معلم یاد و هم نامت بخیر
یاد درس آب و بابایت بخیر
شعر زیبای ای دبستانی‌ترین احساس من
بازگرد این مشق‌ها را خط بزن
دوستان دهه شصتی